ارو رو تشویقی میفرستن حج. میره مکه برعکس همه طواف میکنه. بهش میگن چرا برعکس طواف میکنی؟ میگه شما از اون ور دنبالش کنین، من از این ور میگیرمش.
*
یارو به یه دختری میگه اسمت چیه!
دختره خودشو لوس میکنه میگه:عطر گل یاس اسمم ثریاست!!!!!
یارو هم میاد کم نیاره میگه: گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه!!!*
آقای سرخوش داشته با اخم پولکی می خورده بهش میگن چته؟
میگه : والله ما هر حرفی بزنیم شما میگین سرخوشه نمی فهمه …
ولی به خدا این چیپسا شیرینه …
*
ترجمه ی I LOVE YOU به زبان چراغعلی : دردت بزنه تنگ دلم
*
مکیدن ممنوع ! ، خوردن ممنوع ! لیسیدن ممنوع ! فرو کردن انگشت ممنوع !
زبان زدن ممنوع !
اینا رو یه عسل فروش در مغازه اش نوشته بود !!!
*
تو مراسم ختم پدر آقای سرخوش بلندگو میگه :مرحوم وصیت کرده ، سیاه نپوشین .
یکی داد میزنه : مرحوم گه خورده ، ما به احترامش می پوشیم .
*
-
- نصیحت پدرانه آقای سرخوش شب امتحان به بچه اش:
-
آقای سرخوش زنگ می زنه فرودگاه می گه:
ببخشید خانم از تهران تا شیراز چقد راهه
دختره میگه یه لحظه!
آقای سرخوش میگه مرسی و قطع می کنه!
-
حافظ و دختر چراغعلی
گفتم: غم تو دارم
گفتا : سی چی برارم
گفتم: که ماه من شو
گفتا: بووات درارم!
گفتم زمهر ورزی ، رسم وفا بیاموز
گفتا: به لنگ کفشی چشاتِ در میارم -
غضنفر یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن غضنفر داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه سرخوش بوده
-
نبرد رستم و چراغعلی:
چنانت بکوبم به گرز گران که دیگر نیایی به مازندران
پاسخ چراغعلی : چنان ایزنم بر سرت با بلوک که ترتر برینی به گور بووت !!! -
بهآقای سرخوش میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
-
به آقای سرخوشمیگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوزتو اتوبوس شاشت نگرفته
-
آقای سرخوشتوی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام
-
آقای سرخوش زنش رو (ببخشین) می فروخته؛ میگن چرا این کارو می کنی : میگه سی پول
میگن : پول واسه چی می خوای ؟ میگه: برا تفنگ خریدن.
میگن تفنگ واسه چی؟ میگه سی جنگ با دشمن
میگن : جنگ برای چی؟ میگه : سی ناموسم -
به آقای سرخوش میگن: با بید جمله بساز. میگه: در خانه ما یک بید بید! میگن: اون بید نیست، بوده. میگه: آهان باشه، در خانه ما یک بود بید.
-
به آقای سرخوش میگن تا حالا سوتی بزرگ دادی میگه آره یه با خونه تنها بودم دختر خاله ام زنگ زد گفت چه خبر گفتم هیچی تنهائی حوصلم سر رفت اونم گفت منم تنها هستم پاشو بیا خونمون منم رفتم بهم گفت من میرم توی اتاق تو هم چند دقیقه بعد بیا تو منم ۱۰ دقیقه بعد رفتم تو اتاق تاریک بود برقارو که روشن کردم همه خندیدن و گفتند تولدت مبارک ،بهش میگن اینکه سوتی بزرگی نبود میگه چرا آخه من لخت رفتم تو!!!!!!!!!
-
آقای سرخوش بعد از ۱۰ دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت
-
آقای سرخوش ۱نفرو تو خیابون میبینه میگه : ببخشید من شما رو تو دبی ندیدم؟ یارو میگه : نه آقا من اصلان دبی نرفتم.
-
میگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبی نرفتم ، حتما ۲ نفر دیگه بودن
امشب بشین یه گوهی بخور
تا فردا یه انی بشی
تا توی یه طویله ای رات بدن -
آقای سرخوش آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!
*
از آقای سرخوش میپرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت
*
به آقای سرخوش می گن با وطن جمله بساز. میگه من رفتم حمام و تنم را شستم. می گن نه!!با ط دسته دار. میگه اتفاقا با طی دسته دار شستم
*
چراغعلی به پسر تازه دامادش میگه: شب که رفتی حجله سفت ترین جای بدن تو بکن تو اونجا که زنت می شاشه. صبح میبینن یارو سرش تو سنگ توالت گیر کرده!!
*
آقای سرخوش برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی ؟ میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده
*
به آقای سرخوش که از حج برگشته میگن سفر حج چطور بود… میگه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش.
*
آقای سرخوشرفت پارتی. فرداش رفیقش ازش پرسید چطور بود. گفت: خیلی عالی بود . روی من اسم یه گل گذاشته بودن و هی صدام میکردن. رفیقش گفت چی میگفتن. آقای سرخوش گفت: من و انداخته بودن وسط و هی دورم میچرخیدن میگفتن اسگله رو اسگله رو …
*
یه روز آقای سرخوش و دوستش سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از اونا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. آقای سرخوش هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو
*
آقای سرخوش زن بیوه برادرش رو میگیره , شب عروسی زنه خیلی داد میزنه.میگن : دختر بود؟میگه : نه اون سوراخ ماله برارم بید , من یه سوراخ سی خودم وا کردم
*
غضنفر و دآقای سرخوش باهم یه کارخونه سفیدآب تاسیس می کنن. اول کارشون برای اینکه بیشتر بفروشن وسطش گردو میذارن !!
*
جدیدترین جمله ای که آقای سرخوش پشت ماشینش نوشته:
برار غریبم جومونگ
*
صرف فعل نشستن به گویش چراغعلی:
مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه
ما که بنیشیم شمام که بنیشید
دیه جا نی اونا بنیشن!!!
*
دو دسماله چیست؟
-حرکتیست هلیکوپتری و غرور آفرین توسط جلف ترین فرد .
*
میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!
.
.
اولین دوره المپیک لرها، موسوم به “لرمپیک” با رشته های زیر آغاز شد: – شنای با مانع،کشتی پروانه، پرش روی نیزه، شیــــــــــرجه روی چمن، اسب سواری با سگ
.
.
ترکه یه چک سفید امضا پیدا میکنه جلو مبلغش مینویسه” خدا تومن” میبره میده به بانک. بعد میبینن ترکه داره کیسه کیسه پول از بانک میبره بیرون میرن ببینن چه جوریه که بهش پول دادن میبینن رئیس بانکه لر بوده
.
.
به لره میگن چندتا تن ماهی نام ببر، میگه: تن شیلانه، تن جنوب، تن سیکارو، تن چابهار، تن پیر، تن پیغمبر، تن هر کی دوست داری دست از سر ما بردار!
.
.
لره توی جبهه بیسیم چی بوده زنگ میزنه میگه : آقا ۵ تا عراقی دستگیر کردم بیاید ببرید میگن خودت بیار …. میگه نه شما بیاین اینا نمیذارن من بیام
.
.
دولت برای پنجاه هزارمین بار به هم وطنان عزیز لری اعلام کرد: که نمی توان با کارت سوخت ، تلفن زد.
.
.
لره میاد تهران میبینه همه آستین کوتاه پوشیدن، میگه: عجب، پس اینا دماغشونو با چی پاک میکنن؟
.
.
یه روزیه لری به تهران میره وبعد از گشت و گذار در خیابان یه بچه ای جلوشو می گیره می گه: ببخشید آقا بی ادبی شما لرید؟ لره گفت:آره از کجا فهمیدی. پسر بچه گفت:ازاینکه کتتون داخل شلوارتونه.
.
.
یه بار یه لره میره توی بیابان وپتو میندازه روی خودش و میخوابه بعد یه نفر میزنه بهش میگه ببخشید شما لرید لره میگه وای از زیر پتو هم میفهمن آدم لره
.
.
یک لر بعد از ۱۰ دقیقه از باجه تلفن بیرون میاد یه نفر ازش میپرسه سالم بود میگه آره فقط آفتابه نداشت
.
.
لره میره دستشوئی عمومی طولش میده وقتی بیرون میآید بهش میگن خسته نباشی لره میگه شیرین کام باشی
.
.
یک شب تلوزیون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلوزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن
.
.
لره با هواپیما میاد تهران، تو فرودگاه به رفیقش میگه: اگه میدونستم اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم
.
.
لره داشته تو لسآنجلس قدم میزده، یهو داریوش رو میبینه، بدو بدو میره جلو، میگه: سلام آقا داریوش! داریوش میگه: سلام هموطن! لره کف میکنه، میگه: اوووف! عجب کیفیتی!
فارسه یکی را میکشه قاضی میگه چرا کشتی
میگه مثل سگ عصبانی بودم اون پدر سگ هم اومد اون روی سگ منو
بالا اورد منم مثل سگ کشتم اش ولی حالا مثل سگ پشمونم
***************************************
به پارسه میگن دانشی که در مورد ثریا دارید چیه؟ میگه با
ناموس مردم چه کار داری بی شرف
***************************************
مراحل عصبانی شدن یک پارس
مرحله یک: اون روی منو بالا نیار
مرحله دو :میگم اون روی سگ منو بالا نیار
مرحله سه :من یه سگم هاف هاف هاف
***************************************
به فارسه میگن برو یه کیهان (روزنامه) بخر . ده دقیقه بعد با یه سگ برمیگرده!
میگن این چیه رفتی گرفتی؟ میگه کیهان نداشت همشهری گرفتم
***************************************
به فارسه میگن : میتونی عدد ۷ رو ۳ بار پشت سر هم تکرار کنی ؟
میخنده ، میگن چرا خندیدی / میگه ای شلوغ
***************************************
از همکاری شما پارسهای عزیز در یافتن مفقودالاثر های جنگ جهانی دوم متشکریم،
ولی لامصب ها بگین استخونها رو کجا بردین؟ (سازمان ملل)
پارسا علاوه بر کودک دروون یک سگ درون هم دارند که ان را با عبارت
( اون روی منو بالا نیار ) به دیگران هشدار میدهند
***************************************
پارسه پسرش را میکشه میگن چرا این کار را کردی میگه خواستم راه رستم را رفته باشم
***************************************
به پارسه میگن یه فیلم خوب چه جوری باید باشه میگه سینمایی باشه فیلم استخون باشه
***************************************
روش سر کار گذاشتن یک پارس: عکس یه استخون رو به شیشه تلوزیون
میچسبونی تا ابد جلوی تلوزیون میمونه
***************************************
فارسه ریش بزی میزاره میره تو جنگل شیره میخوردش میگه عجب بزی بود مزه سگ میداد
***************************************
به پارسه میگن:بزرگترین آرزوت چیه؟میگه:جای بوشوک تو کارتون لوک خوش
شانس رو بگیرم .میگن :چرا؟ میگه:واسه اینکه همیشه بگم آخ جووون استخووون
***************************************
اموزش پارسی در سه سوت
به کامپیوتر بگید رایانه ، به ایمیل بگید رایانامه
مرسی هم نگید
واسه بقیه از عربی استفاده کنید
تبریک شما پارسی را یاد گرفتید
***************************************
یه روز یه پارس در حاله زدن سگش بوده ازش می پرسن داری چه کار میکنی ؟
میگه لطفا تومسائل خانوادگی دخالت نکنید
***************************************
تلوزیون عکس استخون نشون میده پارسه میبینه میگه اخ
وووون فیلم استخون خدا کنه سینمایی باشجه
از لره میپرسن: قبله کدوم طرفه؟ میگه: کجا بهتون آدرس دادن؟ « ................................................................... لره میره بدنسازی، مربیه میگه: هفته اول بدن درد داری، ترکه میگه: پس من از هفته « دوم میام. ................................................................... به لره میگن: محبوبترین تیم فوتبالی که دوست داری چیه ؟ میگه: قربون جدش آسد « میلان ................................................................... لره میخواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات میپوشه « ................................................................... دریای غم ساحل ندارد. لرا همشو آسفالت کردند « ................................................................... لره باباش آتیش میگیره، جو میگیردش، از رو باباش میپره « ................................................................... از لره میپرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:آره بابا، لره و هاردی، « سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته کلر ................................................................... به یه لره میگن: دو دو تا؟ میگه: پس چند تا؟ « ................................................................... لره پاهاش خواب میره، پتو روش میکشه « ................................................................... لره میره توی دل طبیعت، هضم میشه « ................................................................... لره داشته شنای قورباغه میرفته، لک لک میاد میخوردش « ................................................................... لره قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک! « ................................................................... لره جونش به لبش میرسه، تف میکنه میمیره « ................................................................... لره تو قرعه کشی بانک شرکت میکنه، براش شیش ماه زندان در میاد « ................................................................... لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه « ................................................................... به لره میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال « بزن: میگه: نردبون ................................................................... لره سیدی می خره می بینه وسطش سوراخه میندازتش تو سطل آشغال « ................................................................... روی بیلبورد زده سیو همان سیب است لره میگه: دروغ میگه من خوردم صابون بید « ................................................................... لره فیلم جنگی میدیده، تموم که میشه سینه خیز میره تلویزیونو خواموش کنه « ................................................................... یه روز یه لره می افتد توی چاه میگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود « ................................................................... یه روز یه لره شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک « ................................................................... به لره میگن: سه تا فوتبالیس